گاهی وقتها از نردبان بالا می روی، تا دستان خدا را بگیری
غافل از اینکه خدا پایین ایستاده ،
و نردبان را محکمـ گرفته که تو نیفتی.
حجاب گستره ای به بزرگی تاریخ حیات بشر / چادر یک حجاب ایرانی است
مهدی امیری پور - نویسنده طنین یاس
حجاب ودیعه ای برای کائنات /سابقه ای به قدمت تاریخ بشر
پوشش سابقه ای دیرینه به قدمت تاریخ بشر دارد و یکی از مهم ترین ویژگی ها و امتیاز انسان نسبت به حیوانات است . انسان ها پوشش بدن خود را متناسب با وضیعت آب و هوایی و اعتقادات و فرهنگشان انتخاب می کردند .
پوشش علاوه بر محفوظ کردن انسان در برابر خطرات محیطی , گرما و سرمای شدید و مراقبت از پوست او در برابر نور خورشید ... نقش مهمی در حفظ وی از نگاه های نامحرم دارد و به نوعی انکار ناپذیر ، بیانگر غفت و پاکدامنی انسان است و اگر ما در طبیعت که ساخته دست صانعی بزرگ است ؛ نگاهی هر چند کوتاه بیاندازیم؛ خواهیم دید که حجاب و پوشش مطلق انسان نیست! بلکه حتی میوه ها هم دارای یک حجاب و حفاظی هستند و اگر آن حفاظ از بین برود شیء در دسترس همه قرار می گیرد و بی ارزش خواهد شد. به عنوان مثال گل با تمام زیبایی و لطافتش محصور در میان شاخ و برگ ها و محافظت شده با خار و تیغ است که دست باد خزان ، انسان و حیوانات را کوتاه می کنند. این گل هر چه کمیاب تر و سخت تر در دسترس باشد ؛ ارزش و اعتبار بیشتری خواهد داشت .
ادامه مطلب...
بالاخره ما هم مدیر شدیم...
این مدت بعد از کلی التماس به ائمه و خدا و پیر و پیغمر
بعد از کلی دخیل بستن به این امامزاده و اون امامزاده وآخرش دست به دامان امامزاده صالح شدمو گفتم یا حاجت منو میدی یا باهات قهر میکنم.
یهو زد تو سرم که اگه تو به دیدنم نیای من ناراحت میشم و خلاصه کلی گله و شکایت
آخرش این شد که ما ارشد قبول شدیم
خواهش میکنم بزن او دست قشنگه رو
دست دست دستتتتتتتت
و اما بشنوید(نه بخونید از روز گرفتن جواب کنکور)
سرکار بودم و سرعت اینترنت در حد لالیگا پایین و اونترنتمون سرعتش حرف نداشت جونه تو.
وسطای کار زدم سایت سازمان سنجش باز نمیشد استرس وجودمو گرفته بود نیست که من افتخار فامیل بودم داشتم میمیردم
خلاصه دایی محترم بنده جواب رو گرفت و با متن زیر اس ام اس کرد
"دایی جون مبارکت باشه قبول شدی علم و صنعت تو باعث افتخار فامیلی"
افتخار ایرانو یادش رفت بگه...
و این هم عکس العمل من بعد از دیدن این پیامک
البته بگم یکم هم از حرکات موزون اونم فقط از نوع ورزش انجام دادیم.:))
و اینکه با شعار مدیر مدیره خوده مدیره از بنده پذیرایی کردند....
جیغی زدم که همه همکارا ریخته بودن جلوی درب اتاق بعد از تبریک گفتن و مبارک باشه و تبریک میگیم
....اینجا رو داشته باش
حالا آماجی از درخواست های همکارای محترم
شیرینی تر باشه لطفا
نه اه بی سلیقه بستنی بده
برو بابا باید ناهار بده(البته بعضیا لطف کردن یکم دلشون سوخت گفتن میخاد اول زندگی تو خرج نیافته بچه ها اذیتش نکنید)
وای راستی بچه ها قراره یه ناهار هم پیاده بشم می بینی تو رو خدا این ارشد همش ضرره
خدایا میبینی ما ایرانیا زاده شدیم واسه تجمل،ارشد قبول شدی آپلو که هوا نکردی اینهمه سور و سات واسه چی؟
آخرش درو بستم روی همکارا که برید خونتون اصلا من قبول نشدم اشتباه شده
به هر حال ما که وقتشو نداشتیم دادیم رمضون بره واسه خالش شیرینی بخره.
به هر حال خدایا شکرت اینکه ما قبول شدیم این جماعت هم با شیرینی ما دهنشونو شیرین کنن.
در پایان از همه دوستانی که به بنده لطف داشتن و با فرستادن پیامک و نصب بنر و پلاکارد فرستادن گل و هدیه های زیبا خصوصا عزیزه دلم که بهترین هدیه رو برام فرستاد تشکر و قدردانی می کنم باشد که بتوانم مدیر بسیار بسیار مهربان کارمند دوست و خوش اخلاقی باشم هر چند که الانم خوش اخلاقم خدایی(نیستم؟)
پی نوشت:
هیچکس ارشد قبول نشه بچاره میشه ارشد چی بشین تو خونه تلویزیون تماشا کن با همون لیسانس هم کار واست هست.جانه تو
تازه پیامک نمیتواند جای خالی شما را پر کنند(اینو وزارت ارشاد صد دفه گفته د خجالت بکش)
مــــــن و تــــــــو هیچگاه او را نفهمیدیم....
