من خدایی دارم که در این نزدیکیست
نه در آن بالاها
مهربان خوب قشنگ
چهره اش نورانیست
گاه گاهی سخنی می گوید
با دل کوچک من
ساده تر از سخن ساده من
او مرا می فهمد
اومرا میخواند
نام او ذکر من است در غم ودر شادی
چون به غم مینگرم
آن زمان رقص کنان می خندم
که خدا یار من است
که خدا در همه جا یاد من است
او خداییست که مرا می خواهد .............