از مترسکی سوال کردم: آیا از

تنها ماندن در این مزرعه بیزار نشده‌ای ؟

پاسخم داد : در ترساندن دیگران برای

من لذتی به یاد ماندنی است

پس من از کار خود راضی هستم و

هرگز از آن بیزار نمی‌شوم!

اندکی اندیشیدم و سپس گفتم : راست گفتی!

من نیز چنین لذتی را تجربه کرده بودم!

گفت : تو اشتباه می کنی!

زیرا کسی نمی تواند چنین لذتی را ببرد

مگر آنکه درونش مانند من با کاه پر شده باشد!

 

داستان کوتاه مترسک

پی نوشت:

شاید درون من هم از کاه پر شده...