انتقال صحیح مفاهیم عرصه دفاع مقدس راهگشای مقابله با جنگ هوشمند علیه جمهوری اسلامی ایران
  علیرضا مالمیر - نویسنده و کارشناس طنین یاس

**>

انتقال صحیح مفاهیم عرصه دفاع مقدس راهگشای مقابله با جنگ هوشمند علیه جمهوری اسلامی ایران
  علیرضا مالمیر - نویسنده و کارشناس طنین یاس
مردم همه جوامع وکشورها با هر قومیت ، زبان ، اداب و رسوم مختلفوبا هرعقیده ای که باشند دریک موضوع اتفاق نظر دارند وآن هم تجلیل و نکوداشت قهرمانان ملی و اندیشمندان، علما وچهره های ماندگارآن جامعه است.
قهرمانان و شخصیتهای ملی درهر جامعه به نوعی شناسنامه و جزیی از هویت فرهنگی و ملی آن جامعه محسوب می شوند. درواقع برای تحقیق و پژوهش درمورد روحیات و آداب و فرهنگ یک ملتی ،اولین مسئله ای که مورد بحث و تفحص قرار میگیرد وجود شخصیتهای شناخته شده و مشهور  ان کشور است که مسیر زندگی ، موفقیت ونوع خدمت برجسته که به واسطه آن شهرت کسب کرده،خود نشان دهنده تاثیرگذاری وتاثیرپذیری فردیا گروه برجامعه وآیینه تمام نمای هویت آن مردم است.
برای مثال شخصیتهای ملی در کشورهای دنیا  مانند "گاندی"،"کاسترو "،"چه گوارا"،"ماندلا"و...فارغ از نوع نگرش دینی و سیاسی  این افراد ،نمونه هایی از هویت ملی و فراملی جامعه خود بوده اند.
علاوه بر وجود شخصیتها و قهرمانان ملی درهرکشور با معیارهای مختص خودشان ،حوادث سیاسی -اجتماعی وتاریخی در هرجامعه ای که به وقوع پیوسته وبر روند جریانات حاکم بر آن کشور تاثیر شگرفی برجای گذاشته باشد  به عنوان روز ملی  ثبت و ازسوی مردم و دولتها مورد تجلیل و تکریم قرار میگیرد.
سالروز جشن استقلال کشورها ازیوغ استعمارمانند "الجزایر"و "هند"ویااحداث موزه هایی مانند موزه جنگ روسیهو آلمان که به نوعی درآن حوادث به وقوع پیوسته در جنگهای جهانی اول ودوم وافراد کشته شده دراین نبردها را که بانام قهرمانان ملی از آنان یاد میکنند به تصویر می کشد؛ازاین قبیل اند.
حادثه تاریخی و تاسف بار حمله اتمی امریکا به هیروشیما و ناکازاکی ژاپن درسال 1945که هیچ گاه از حافظه مردم ژاپن وحیات سیاسی جهان پاک نمی شود؛سبب شدمردم این کشور به یاد قربانیان حادثه مجسمه یک دختر 12ساله به نام "ساداکو ساساکی" که پس از جنگ جهانی دوم به دنیا امدوبراثر تشعشعات ناشی از رادیو اکتیو دچار سرطان خون شد و درگذشت را درپارک "یادمان جنگ" نصب کرده  وهمه ساله در سالروز آن مراسم یادبودی برپا کنند.
هرچند که ساختن موزه و تندیس و ازاین دست موارد در بسیاری از کشورها اغلب به یادگاری شباهت دارد ولی درواقع به جهت اینکه این رویدادها جزیی از تاریخ مملکتشان است برای زنده نگه داشتن آن رویداد ،هزینه های سنگینی هم پرداخت میکنند.
این قبیل موضوعات حتی به کتابهای درسی و دانشگاهی وحتی محافل علمی انها کشیده شده واز آنها به نیکی یاد میکنند وهویت خود را درگرو زنده نگه داشتن هویت تاریخی کشورشان میدانند.این درست همان چیزی است که ما نتوانسته ایم آنطور که باید و شاید به آن بپردازیم.
اندکی تامل ؛اینک ما برای دفاع مقدس چه کرده ایم؟
 درتقویم ملی از 31شهریور تا 6مهر به عنوان هفته دفاع مقدس نام گذاری شده است.دفاع مقدسی که تماما جزیی از فرهنگ هویت ملی و دینی مردم ایران است.ایام حماسه وحضور که "امام خامنه ای "دررابطه با آن اینچنین فرمودند:
(روزهاى آخر شهریور و اول مهر ماه همه ساله یادآور یکى از تجربه‌هاى بزرگ و بسیار پرارزش تاریخ ملت ماست. من به جاى این‌که سالگرد آخر شهریور را سالگرد جنگ به حساب بیاورم، مایلم آن را سالگرد مقاومت دلیرانه‌ى مردممان که از روى کمال آگاهى و ایمان و شهامت انجام گرفته بنامم.)
به تعبیر "امام روح الله(ره)"که فرمود دفاع مقدس وجنگ برای ما یک دانشگاه است ؛ آیا توانسته ایم برای این دانشگاه دانشجوی نمونه وممتازی باشیم؟قادر بودیم با تمام وجود از این گنجینه به یادگار مانده فرزندان انقلاب محافظت کرده و دراستخراج مفاهیم وکارکردهای ان جد وجهد داشته وازسجل هویت اسلامی وایرانی خویش دفاع کنیم؟
قصدبیان  این نیست که بگوییم در این مدت هیچ کارو فعالیتی در راستای زنده نگه داشتن این هویت ملی و دینی انجام نپذیرفته  است ،بلکه آن چه مهم به نظر می رسد سنجه میزان  تاثیر گذاری بر فرهنگ عمومی جامعه است که با نگاهی به اطرافمان به راحتی متوجه میزان پیشرفت ویا خدای ناکرده درجازدن دررابطه بااین  مقوله  بسیارمهم هستیم.
اگر نگاهی منصفانه به موضوع صیانت و نشر فرهنگ دفاع مقدس داشته باشیم درمی یابیم بعد از گذشت بیش از سی سال از اغاز جنگ نتوانسته ایم آنطور که باید  این فرهنگ  را  نه به دنیا بلکه به مردم ونسل جوانمان منتقل کنیم. به راستی گیر کارمان کجاست؟!
در جوامع غربی که جنگهایشان صرفا برای کشورگشایی و استمرار استعمارشان بوده و خواهد بود،برای یادگاری والقای مظلومیت موزه و تندیس کشته هایشان را می سازند.
جنگ را برای مردمانشان ان قدر نیک جلوه داده اند که سربازان استعمارگر که درجنگ کشته شدند را لقب اسطوره می دهندتا جایی که جوانانشان به کشته های جنگ لقب"MY HERO"(قهرمان من)می دهندو درمتون کتب درسی دانش اموزان ،جنگ را تقدیس و به ان افتخار می کنند.
اینطرف اما واقعیت طور دیگریست. درجنگ تحمیلی ماکه جنگ ایمان ، عقیده و حق و باطل بود، کشته هایمان که به حق "شهید" لقب گرفتند درگمنامی وغربت به سر میبرند .
درجایی میخواندم که داستان "پطرس فداکار "آن پسر هلندی را که متولدین دهه 60درمتون کتاب درسی با نام آن اشناهستند داستانی افسانه ای است و واقعیت ندارد ولی این داستان انچنان در اذهان جوانان امروزی به یادگار مانده که حتی نقل شجاعت افراد با این داستان عجین شده است.
خوب می دانیم نقل شجاعت دلیرمردان عرصه دفاع مقدس عین واقعیت است و اگر نبود فداکاری این شهدا ویادگاران عرصه دفاع وضعیتی ناگوار درانتظارمان بود.
شهدایی مانند "محمدحسین فهمیده" و یا "بهنام محمدی "هیچ گاه نمیتوانند مانند پطرس فداکار انتزاعی ویا ساخته ذهن بشر باشند.ولی افسوس که حماسه هایشان در بین نوجوانان و جوانان بوی غربت را به خود گرفته است.
آیا حق مطلب در دفاع مقدس تنها وتنها با یادواره ها و نمایشگاه های مختلف با مضمون جنگ ودفاع ادا میشود؟آیا با ساخت فیلمهایی با محتوای دفاع مقدس  که چندسالی است تولید آن هم رو به افول گذاشته به تنهائی میتوانیم به دنبال قطعات گمشده این عرصه بگردیم؟این موضوع مورد قبول است که رسانه و تبلیغات در این عرصه می توانند کارگشا و اثرگذار ظاهر شوند ولی این تمام ماجرا نیست.
به تحقیق ،منظور این نیست که این گونه فعالیتها نباید انجام پذیرد،بلکه باید ازتمام پتانسیل های موجود در عرصه های مختلف مدد گرفت وبا شکوه هرچه بیشتر برای شهدا و بزرگداشت مقام ایثارگران وجانبازان عرصه دفاع مقدس سنگ تمام گذاشت.
پرواضح است شهدا ،جانبازان وایثارگران طلبکاران جامعه نیستند ولی قطع به یقین جامعه بدهکار انان است وبرتمامی امثال ما واجب است قدردان زحمات و تلاشهای این عزیزان باشیم وفقط در مراسمات ملی ازقبیل روزجانباز و هفته دفاع مقدس و امثالهم از آنان یادی نکنیم وبعد هم به دست فراموشی سپرده شوند تا موعد دیگر.
 بدین شکل همت مضاعف می طلبد تا ازاین منابع انسانی و تجربه های گران سنگشان در عرصه فرهنگ دفاع مقدس وانتقال مفاهیم کاربردی مقاومت و ایثار به آحاد جامعه نهایت بهره را ببریم.
قدرمسلم درعرصه دفاع مقدس انچه را که کشف نشده باید به دست آورد.شاید درنظر برخی از مردم مضامین و وقایع دفاع مقدس تکراری و کلیشه ای جلوه کند ولی هنوز با گذشت سی واندی از 8سال دفاع مقدس زوایای پیدا و پنهانی از این فرهنگ مقدس مهجور مانده و حلقه های مفقودهزنجیراین عرصه است.
باید سعی کنیم هرسال که از اولین روزهای دفاع مقدس فاصله میگیریم،  ماندگاری این فرهنگ را تقویت کرده و توسعه دهیم .اغلب تمرکزفعالیتهایمان را معطوف به انجام  کار محتوایی کرده وبدانیم چه کردیم چه شد وچه خواهیم کرد .
خوب می دانیم که دراین زمان هدف اصلی دشمن بعد از ناکامی درعرصه جنگ سخت ورود به مقوله جنگ اقتصادی است.اقتصاد مقاومتی که در این برهه اززمان دربرابر اقتصاد مصرفی مطرح می شود فقط و فقط با انتقال فرهنگ ایثار و جهاد دفاع مقدس محقق می شودو ازاین بابت  ازنظر هدف ،فرقی بین دوره دفاع مقدس و زمان فعلی نیست ،بلکه  فقط ساختار و تاکتیک تغییر کرده است.
اگر در دوره دفاع مقدس مردم دربرابر دشمن مقاومت می کردندوایثار سرلوحه کارشان بود امروز هم با همین سبک وسیاق می توان در این عرصه جهاد مقدس سربلند بیرون امدواین امر جزبا انتقال مفاهیم فرهنگ عظیم دفاع مقدس به لایه های زندگی فردی واجتماعیمحقق نخواهد شد .
درواقع پیاده کردن منویات حضرت "امام خمینی (ره)"وحضرت "امام خامنه ای(حفظه الله)"درراستای حفظ و کشف فرصتهای کلیدی دفاع مقدس به عمق بخشی این مهم درارتقا و توسعه هویت فرهنگی-دینی وانتقال صحیح فرهنگ دفاع مقدس، بنا برفرمایش "حضرت علی(ع)"که "تهدیدها را به فرصت تبدیل کنید؛" میتواندکارگشا باشد.
بکار گیری ره توشه هایی که اگر از اجرایی شدنشان در بزنگاه های  عرصه انقلاب غفلت کنیم کوله بار خسته اما با صلابت فرهنگ ایثار وشهادت که از جنگ تحمیلی به ارث رسیده  است کماکان گرد غربت را به دوش خواهد داشت واز فرهنگ عظیم دفاع مقدس جز نمایشگاه های سالانه ویادواره هایی بارنگ وبوی مدرن وصرفا حاکی از نوستالوژی جنگ تحمیلی چیزی باقی نخواهد ماند.