هنر الهی، زبان تفکر پویای انقلاب اسلامی

علیرضا مالمیر - نویسنده و کارشناس طنین یاس
«هنر یک شیوه بیان است، یک شیوه اداکردن است، منتها این شیوه بیان از هر تبیین دیگر رساتر، دقیق تر، نافذتر و ماندگارتر است. دقت در هریک از این چند تعبیر... در فهم معنای هنر کمک کند، ای بسا که یک گزارش غیرهنری اگرچه علمی و تحقیقی و دقیق؛ خاصیت ارائه هنری را نداشته باشد. بارها گفته ام که هر پیامی، هر دعوتی، هر انقلابی، هر تمدنی و هر فرهنگی تا در قالب هنر ریخته نشود، شانس نفوذ و گسترش ندارد و ماندگار نخواهدبود و فرقی هم بین پیام های حق و باطل نیست.» حضرت امام خامنه ای (حفظه الله)
همه ما خوب می دانیم که بقا و حیات یک مکتب غنی فکری و جریان پویای اجتماعی- سیاسی در جامعه نیازمند بستری مناسب است تا بتواند در سایه آن حرکت کرده و با رشد و بالندگی به هدف نهایی دست پیدا کند.
در واقع مکتب و جریانی ماندگار است که دارای خط فکری صحیح و دارای گفتمانی اصیل و پرمحتوا باشد. برای مثال تفکر انقلاب اسلامی در درون خود مفاهیم ارزشمند الهی و مولود زیبایی شناختی را به همراه دارد. لکن برای کشف و پرورش آنها نیازمند ابزاری مناسب در جهت نشر و پیاده سازی این مفاهیم در جامعه است.
یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین این ابزارها برای به تصویرکشیدن تجلی روح آرمانی انقلاب اسلامی بهره گیری از زبان هنر است.
این هنر است که با به کارگیری تمام ظرفیت هایش پیام الهی و زیباشناختی تفکر اسلامی را ترسیم می کند. تلفیق هنر با تفکر پویای اسلامی، زاییده روح متعالی بشر است که همانا این مهم رسالت تمام انبیاء از آدم تا خاتم بوده است. پرواضح است که تعالی در هنر، خود از دریچه الهی به موضوعات نگاه می کند.
در تعریف عامیانه واژه هنر می توان گفت هنر محموعه ای از آثار با فرآیندهای ساخت انسان است که در جهت اثرگذاری بر عواطف، احساسات و هوش انسانی و یا به منظور انتقال یک معنا یا مفهوم خلق می شوند.
زبان هنر، وسیله کشف و شهود و بررسی کننده مسئله های بشر است. پیام هنر، معمولا چیزی نیست که به وسیله ابزار و وسایل دیگر گفته شود. به عبارت دیگر، بخشی از واقعیت ها و با ابعادی از حقیقت موجود در جهان هستی، فقط با زبان هنری تصویر و تبیین می شود.
رمز ماندگاری هنر متعالی در مقابل هنر مذموم
«مقام معظم رهبری»، درباره تأثیر شگرف هنر، بر روح و روان انسان تأکید کرده و چنین می فرمایند:
«هنر این خصوصیت مهم را دارد که به خاطر ملایمت با طبع انسان، بی شک در طبع او اثر می کند، هر هنری که طبع انسان اثر می گذارد، اگرچه آن کسی که مورد اثر قرار گرفته باشد، نتواند آن هنر را تحلیل کند، هنر اثر خود را می گذارد؛ یعنی دل را منقلب می کند و اثری در روح باقی می گذارد. هرچه مایه هنری کمتر باشد این اثر هم کمتر می شود.»

در واقع هنری ارزشمند است که دارای روح و غنای معنوی باشد که چنین هنری را هنر شایسته می خوانند و به تعالی روح انسان کمک می کند. انقلاب اسلامی با استفاده از این هنر متعالی می تواند اصالت فکری و اعتقادی خویش را به تصویر بکشد. هنر در قبل از اسلام نشأت گرفته از مفاهیم «اومانیستی»- اصالت تمایلات مادی بشر در قانونگذاری و مهندسی جامعه- بود. دیوارنگاریهای زمان های گذشته خود گواه این ادعاست، در اکثر قریب به اتفاق این تصاویر کالبد انسانی به صورت برهنه مورد توجه قرارگرفته است.
بعد از ورود اسلام به عرصه حیات بشر و نگرش ارزشی این مکتب انسان ساز به جهان که ناشی از غنای فرهنگی اصیل است؛ رویکرد هنر از انسان محوری و مادی گرایی به معنویت و خدامحوری تغییر یافت و هنر مذموم جای خود را به هنر متعالی داد.
نمونه هایی از هنرمتعالی بعد از ورود اسلام به ایران، درمعماری های بناها، مساجد و... مانند مسجد «شیخ لطف الله»، «مسجد فهرج» در شهرهای اصفهان، یزد، شیراز و... کاملا مشهود است.
این هنر، نه تنها در ایران بلکه در تمامی مناطقی که پای اسلام بدانجا رسیده مانند شمال آفریقا، مصر و محدوده هایی از شامات به وضوح قابل مشاهده است.
مکتب اسلام با به کارگیری ابزار هنر در جهت سیر تکامل و تعالی بشر قدم نهاد که هنوز هم که هنوز است شاهکارهای هنر اسلامی با توجه به گذشت قرنها هنوز فریاد تعالی هنراسلامی را سر می دهد.
هنر از ضروری ترین شاخص های زندگی انسان است، انقلاب اسلامی ایران یک نهضت فرهنگی است که نمونه آن در دنیا بی نظیر بوده و هیچ نهضتی مانند انقلاب اسلامی دارای محورهای فکری عمیق نبوده است.
نظام اجتماعی انقلاب اسلامی بر پایه دین بنا شده است. این نظام برای حفظ این روحیه در جامعه می بایست از هنر و صدالبته هنر با اصالت فکری بهره ببرد.
در قبل از انقلاب توجه به هنرهای مذموم به شدت زیاد بود. هنر نه تنها باعث رشد فکری و روحی در جامعه نبود بلکه ضلالت و گمراهی جامعه را در پی داشت.
درواقع هنر، قبل از انقلاب مفهومی فراتر از مادیگرایی داشت و صرفا به موضوعات مفسده انگیز می پرداخت و یک ابزاری در دست زورمندان و مفسدان برای ترویج فساد و هرزگی به جهت رسیدن به مطامع مادی آنها بود. شخص به ظاهر هنرمند مانند عروسک خیمه شب بازی آلت دست تصمیم گیران در حوزه هنر مذموم در آن دوران بود. به طوری که اگر نگاهی نه چندان عمیق به جامعه هنری از قبیل سینما، موسیقی، نگارگری و... در قبل از انقلاب بیندازیم؛ جز پوچی و تباهی چیزی عایدمان نخواهد شد.
هنر متعالی، بسترساز ترویج اهداف انقلاب اسلامی

در بعد از انقلاب اسلامی اما جریان طور دیگری رقم خورد، انقلاب برای انتقال مفاهیم ارزشی و مکتبی خود با دنیای داخل و خارج از زبان هنر بهره گرفت. پس از انقلاب اسلامی ایران، هنرمندان مسلمان و متعهد، تطهیر چهره زیبایی هنر را آغاز کردند.
آنان آن همه آلودگی را که سیاست مداران رژیم طاغوتی شاه، در مفهوم ها و هنر اسلامی پدید آورده بودند تا آن را ابزار رواج فساد و فحشا و استواری سلطه جبارانه خویش کنند، از پیکر هنر زدودند و حقیقت واقعی آن را که خاستگاهش سرچشمه سرشار الهی است، به همگان شناساندند.
با آغاز انقلاب اسلامی و تقویت ارزش های دینی در جامعه، رشته های مختلف هنری؛ سینما، تلویزیون و رادیو دگرگون شد و رنگ و بوی دینی و مذهبی، به خود گرفت.
هنر جایگاه خود را یافت و زبان بلیغ و فصیح مکتب انقلاب اسلامی شد. هر جا انقلاب نیاز به کمک داشت، هنر با تمام ابزارش به مدد آن می شتافت. هنرمندان متعهد با روحیه انقلابی با استفاده از ابزار هنر، هویت دینی و انسانی جامعه اسلامی را حفظ می کرد.

این هنرمند متعهد بود که پا به پای جریان انقلاب پیش آمد؛ پیام رسان و مبلغ انقلاب برای دنیا شد. تعهدی که نه فقط در جریان انقلاب بلکه در لحظه به لحظه دفاع مقدس در کنار رزمندگان ایمان و اهداف متعالی ایشان را با کمک زبان رسانه، عکس، مقاله و فیلم به سرتاسر جهان ارسال می کرد. آری! هنر، این چنین زبان تبلیغ انقلاب اسلامی شد. هنری که در دوران معاصر از آن به عنوان هنر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس نام برده می شود.
از نگاه انقلاب اسلامی، اگر سرچشمه هنر، معنویت و شاخ و برگ آن در باغ زندگی مردم افراشته باشد، گران بهاترین میوه های ایمان و اندیشه و احساس و تخیل آفریننده را به بار خواهد آورد. هنرمندی که چنین هنری دارد، نه تنها هویت دینی و انسانی جامعه را حفظ می کند، بلکه بدین وسیله، خودش نیز روز به روز کمالات روحی و باطنی بیشتری دارد که البته رشد و کمال هنرمند بر تعالی و پیشرفت جامعه تأثیر مستقیم دارد.

در تفکر ناب انقلاب اسلامی هنری مورد قبول است که در جهت رشد و تعالی جامعه و انسان ها باشد؛ همچنین بتواند کمال و سعادت بشری را ضمانت کند.
هنر باید پیام الهی را در جامعه پیاده سازد نه اینکه در خدمت استکبار و استعمار باشد؛ نباید بی بندوباری و ابتذال، بی دردی و رفاه محض را ترویج کند. هنر نمی بایست ابزاری برای سرکوب معنویات در جامعه باشد.
هنری مورد قبول مکتب انقلاب است که بتواند نگاهی نقادانه و منصفانه و بدون جبهه گیری از شخصی یا گروهی به موضوعات جامعه داشته باشد تا از این دریچه کمبودها و معایب رفع شود.
مخلص کلام؛ هنر انقلاب اسلامی می بایست در خدمت ترویج معارف و معنویات در جامعه ارزشی باشد و مانند یک رسانه تمام عیار در برابر هجمه های هنر غیرمتعالی و مذمت شده عمل کند.
در پایان سخن بنیانگذار انقلاب اسلامی، «حضرت امام خمینی(ره)» در باره هنر انقلاب اسلامی را به عنوان حسن ختام این مقاله بیان می کنیم که خود همه جوانب را دربر می گیرد؛ ایشان می فرماید:
«تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم)، اسلام ائمه هدی علیه السلام و اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان و تازیانه خوردگان تاریخ تلخ و شرم آور محرومیت ها باشد.
هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه داری مدرن و کمونیسم خون آشام و نابودکننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بی درد و در یک کلمه اسلام آمریکایی باشد.
هنر در مدرسه عشق نشان دهنده نقاط کور و مبهم و معضلات اجتماع، اقتصادی، سیاسی و نظامی است و هنر در عرفان اسلامی ترسیم روشن عدالت و شرافت و انصاف و تجسیم تلخ کامی گرسنگان مغضوب قدرت و پول است.»