نگاهی به اسلام اروپایی در ترکیه
اسلام با مدل اروپایی؛  مصادر دین به نفع سیاست

منیره غلامی توکلی، کارشناس طنین یاس

تا حال به قصه کلاغی که می خواست راه رفتن کبک رو یاد بگیره و بالاخره راه رفت خودش رو هم از یاد برد فکر کرده اید!یا این ضرب المثل معروف که می گه: «‌ خواهی نشوی رسوا ؛‌همرنگ جماعت شو!»  ...
داستان ترکیه کشوری با فرهنگ غنی و مردمانی مسلمان دقیقا مصداق این جملات است. کشوری که برای پذیرفته شدن در اتحادیه اروپا در نخستین گام ، جدایی از نقشه آسیا ، بزرگترین قاره جهان را سر لوحه کار  خود قرار داد و برای پذیرفته شدن در میان کشورهای غربی، الگوی  معرفت دینی خود را تا جایی تغییر داد که نوع رفتارهای دینی و اعتقادی مردم بخصوص جوانانش نه شبیه به مسلمانان است و نه شبیه به اروپاییان!
در سیاست های خارجی در عین اینکه به فکر مردم غزه است و کشتی امداد رسانی مرسوم به "کشتی آزادی" را به سمت مردم مظلوم غزه حرکت می دهد در سیاست کلان مدافع و حامی منافع اسرائیل و امریکاست. به تازگی هم در جریان سوریه شاهد این دوگانگی عملکرد و همنوایی این کشور با آمریکا و اسرائیل هستیم .
به نظر می رسد با این نوع رفتار های سیاسی و برداشت های دولتمردان و سیاست گذاران ترکیه در قبال سایر مردم مسلمان، مبانی اسلام و اسلام خواهی یا حتی آزادگی که رسم مسلمانان است، چندان نباید تعجب کرد که نمونه های غریبی از مناسک و مراسم و برداشت های مختلف از دین و آیین اسلامی را در این کشور دید .

 

به طور مثال: حاضر شدن دختران جوان در مساجد با پوششی غیر اسلامی برای مناجات با خدا و نذر برنده شدن در مسابقه مانکن ها یا دعای دسته جمعی در رسانه ملی برای موفقیت در دیسکو !! مراسم افطاری مختلط زن و مرد بدون رعایت حجاب اسلامی و ....
به نظر می رسد؛ بزرگترین چالشی که ترکیه با آن مواجه است،‌ استفاده از یک مدل غربی برای مدرن کردن این کشور  است! مدلی که در آن علاوه بر تغییر خط نوشتاری به لاتین، زبان و فهم عناصر دینی مردم ترکیه را هم تغییر داده است تا بتواند برای خود جایگاهی در میان کشورهای توسعه یافته اخذ کند!
اگر به چرایی و چگونگی اسلام خواهی مردم ترکیه توجه کنیم؛ متوجه خواهیم شد که چرا اسلام واقعی در رفتار مردم این کشور دیده نمی شود و شاهد ناهنجاری های عجیب در شکل و ظاهر اسلام طلبی آنها مخصوصا درباره بانوان هستیم .
اسلام خواهی مردم ترکیه که منجر به رای دادن به اردوغان شد در پی تحول خواهی اقشار مختلف مردم در تغییر دادن نوعی مدل حکومتی ساخته شده؛ توسط کمال آتاتورک بود که به مدل " دولت و ملت " معروف  شده است . 
مدلی که در پی جایگزینی ملی‌گرایی با احساسات مذهبی بود و علاوه بر مزایایی چون کم شدن حس تبعیض میان علویان و سنی ها و هویت یافتن  علویان در جامعه ترکیه و  بالا رفتن سطح اقتدار ترکیه به خاطر نظامی بودن کمال آتاتورک، برای گروهی ایجاد مشکل کرده بود. 
این گروه ها که با پیشرفت روند کمالیزم احساس خطر می کردند؛ مهم ترینشان  مسلمانان طبقه متوسط،  کردها و  افراد مستضعف جامعه بودند که از روستاها به حاشیه شهرها مهاجرت کرده و بدون آب و برق و امکانات دیگر در زاغه ها زندگی می‌کردند و حکومت کمالیزم به آنها توجهی نمی‌کرد . 
این سه گروه؛ فقیران، کردها و مسلمانان طبقه متوسط از حرکت های اسلامی ترکیه حمایت کردند.
مهم این است که بدانیم : حمایت کردها از این حرکت اسلامی توجه  به گرایش دینی نبود ! آنها از این حرکت بخاطر اینکه بر ضد کمالیزم و ضد ملی‌گرایی بود ؛ حمایت می کردند. 
بدین ترتیب حدود یک سوم از رأی دهندگان به این گروه کردها بودند و گروه فقیران هم از جمله افرادی بودند که درصد بالایی از آرای آنها به نفع حرکت های اسلامی بود. گروه هایی که در عرصه سیاست های فرهنگی و تعاملات سیاسی نقش بسزایی نداشته و ندارند.
خب ! حالا می توانیم به این نتیجه برسیم که حرکت اسلام خواهی مرم ترکیه برای داشتن یک حکومت اسلامی نبود ! در جهت رهایی از برخی فشار های طبقاتی و اقتصادی و اجتماعی بود که به نظر می رسد برای رسیدن به این هدف به هر ریسمانی چنگ می زدند !
اما این دولت شبه اسلامی! نه تنها نتوانست تمام مشکلات را حل کند بلکه چالش های جدیدی را هم ایجاد کرد . شاید به نوع دیگری بتوان گفت: دولت اردغان،در از بین بردن مشکلات اساسی کردها و نظام  سنتی باقی مانده از کمالیست ها که آشتی با کردها را برای ترکیه مضر و نوعی خیانت می دانند؛ بسیار ضعیف عمل کرد. از طرفی در ترکیه هنوز میراث کمالیست ها برای
کردها در داشتن حقوق حداقلی همچنان باقی است .
اما بحث ما الان کردها و سیاست های داخلی نظام حاکم بر ترکیه نیست .  مهم ترین چالش این کشور رابطه بین دین و سیاست است. اگر چه کمالیست ها ادعای سکولاریسم و جدایی دین و سیاست را دارند ولی در عمل این جدایی وجود ندارد.

 

 

 


دعا برای برنده شدن در مسابقات دیسکو

 

روند کمالیزم، سنتی ضد دین بود به طوری که آتاتورک در مقابل همه مردم مشروب می‌خورد تا بگوید با اسلام مخالف است تا ترکیه امروز که دین ابزاری در دست حکومت است و حکومت دین را به نحوی که می‌خواهد کنترل می‌کند. 
در ترکیه نهاد دین، نهادی دولتی است که حکومت بر آن تأثیر می‌گذارد به همین علت مسلمانان طبقه میانی خود را از حکومت ترکیه کنار کشیدند و از آن فاصله گرفته‌اند و اسلام دولتی را نمی‌پسندند و از تعریفی که خود از اسلام دارند پیروی می‌کنند. این گونه هست که شاهد حفظ برخی از ظواهر اسلامی از سوی مردم ترکیه هستیم .
چالش بزرگی که در آینده پیش روی ترکیه است، این است که نظامی را تعریف کند که نه حکومت تحت دین و نه دین تحت کنترل حکومت باشد.شاید این برداشت درستی از حکومت دینی نباشد اما چون مردم ترکیه دارای عقبه فکری اسلامی و حمایت از جانب بزرگان دینی نیستند، می توان پیش بینی کرد که مطالبات مردم ترکیه در چند سال آینده به این روند که بازهم مسیری اشتباه است گرایش پیدا کند .
بله؛ تا زمانیکه ملت ترکیه توسط حکومتی اسلامی با رسانه هایی اسلامی، آموزش و پرورش اسلامی و نگاه اسلامی به دستورات دین مبین، هدایت نشود؛ تا زمانیکه جوانان آنها عقبه فکری قوی اسلامی نداشته باشند و رهبری دینی در کشورشان به فراموشی سپرده شود و تا زمانیکه دین از سیاست جدا باشد و شعار " دیانت ما عین سیاست ما و سیاست ما عین دیانت ماست" در جامعه خواهانی نداشته باشد، دختران و زنان مسلمان برای دیسکو و مسابقه مانکن ها و ... با نماد و پوششی غیر اسلامی وارد عرصه های دینی می شوند و از دین برای خودشان به دنبال منافع می گردند .
آنها هم مثل دولت  دین را برای منفعت خود در حاجت روایی و برنده شدن در مسابفات مصادره می کنند !!
دختران و زنان جوان ترکیه در راهی که به ترکستان ختم می شود به دنبال مدل شدن برای عنوان مسلمانی توسعه یافته اند ! دختران مسلمانی که دین بر آنها تحمیل نشده ! آزاد هستند و شاد!
در حالیکه دین در ترکیه توسط دولتمردان کنترل می شود و جامعه نیز در عرصه دین و سیاست  گذاری های وابسته به آن تحت کنترل دولتمردان هستند .
تا زمانیکه حکومت در ترکیه همچنان تسلط خود را بر دین حفظ کرده است؛ شاهد سیاست بازیهای عجیب از دولتمردان ،رفتارهای عجیب از مردم ترکیه و تلاش  گروه های اسلام‌گرا برای حفظ ارزش های مذهبی خود در عرصه سیاست هستیم. 
البته به طور قطع نمی توان تأثیر دین در حکومت ترکیه انکار کرد اما چون در جاهای مختلف ترکیه فرهنگ های مختلف وجود دارد و دین به عنوان عنصر اتحاد فرهنگی در آن کشور شناخته نمی شود؛ هنوز ترکیه و رفتار مردم آن در مقابل آموزه های دینی الگویی متعالی نداشته و قطعا هم نخواهد توانست الگویی برای سایر مردم باشد .